نام گذاری

می پرسه : بالاخره بچه تون دختره یا پسر ؟

با خنده میگه : دختر (البته چون بچه اولش پسر بوده با خنده گفته ها )

     +     : خب حالا اسمشم انتخاب کردین ؟

      _    : راسستش من که نگار دوس دارم ولی باباش می گه یه نذری کرده بوده باید اسمش تو شناسنامه هم که شده زینب باشه .

    +     : وای تورو خدا نه . می خواین اسمشو زینب بذارین .یعنی می خواین این بچه بد بخت بشه .هر کی اسمش زینب بوده بدبخت شده .همین خود من نمی بینی چقدر دارم تو زندگیم مصیبت  می کشم !!!!

 

 

پ.ن 1: من تازه بعد سالها اشنایی با یشون فهمیده بودم اسمش زینب  تو شناسنامه اش فقط .چون همه به یه اسم دیگه صداش می کردن .از نظر مالی و خونوادگی هم تا جایی که من میدونم وضعشون از متوسط بالاتره حالا نمی دونم کدوم مصیبت زندگیش منظورش بوده که بابت اون اسم شناسنامه ای سرش اومده .

 

پ.ن 2: یعنی تو شهر ما بمب گذاشتن شما نباید یه حالی از من می پرسیدین ؟  این دادش ماکه  زنگ زده می گه: ای بابا تو که هنوز زنده ای !!چرا نرفته بودی اونجا شهید شی . تو میرفتی بهشت منم می رفتم سر یه کار درست و حسابی .

نظرات 15 + ارسال نظر
همشهری جواد پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:10 ق.ظ http://hamshahri-javad.persianblog.ir/

به ما سر نمی زنید...

سر زدیم فقط نظر ندادیم .حالا خدمت می رسم با نظر البته

بید مجنون پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:32 ب.ظ http://from2008.blogsky.com

ولی خودمونیم زیادم بد نمیگه
مگه ماها واسه بهشت تقلا نمیکنیم ؟ خب وقتی شهید بشیم میریم بهشت دیگه
تازه یه منفعتی هم واسه دیگران داره که میرن سر کار :)

فعلا که توفیق از ما سلب شد .ایشالا تو عملیات تروریستی بعدی.

تازه وارد پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ب.ظ http://tazevared.blogsky.com

سلام ٫ به مبارکه سر انداختی !!!

اگه نیم در هزار احتمال می‌دادم تو اونجا بوده باشی اول اینجا برات ختم می‌گرفتیم بعد زنگ می‌زدیم :))

موج مثبتو رفتی ؟؟؟ !!

دور از جون !

چه عقاید مشنگانه‌ای بین مردم رایجه !! از نظر من زینب خیلی هم اسم قشنگیه که برا صدا زدن هم خوش‌آهنگه !

معنیش هم فکر کنم اگه اشتباه نکنم زینت پدر باشه ! یا مایه افتخار پدر یه همچین چیزایی .

به هر حال خوش در رفتی از مهلکه !!

اخی چقدر من طرفدار دارم . ختم هم برام گرفتن .خدا قبول کنه .خدا تازه گذشته رو هم رحمت کنه

سحربانو پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 03:45 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

ای وای راست می گیا.
من تازه دیروز فهمیدم.
چه خبر بوده اونجا راستی؟ خوبی خودت عزیزم؟

قربونت .بد نیستم . میبخشمت تو الان سرت شلوغه بعدا به حسابت می رسم

من پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:57 ب.ظ http://www.sarv.blogsky.com

سلام خوبی واقعا که راست میگی . چرا مریض شدی ؟ من یه زینب میشناسم وااااای عالی

سلام دوست عزیز و جدیدم .حالا شاید یه پستی نوشتم که چرا مریض شدم

گیلاس جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ

چقدر از این داداشت خوشم اومد!!!
میشه در موردش بیشتر توضیح بدی؟؟
کلا وقتشو زیاد کن !!
متشکرم

هوم ؟
برم بهش خبر بدم خوشحال می شه .اخه فکر نکنم تا حالا هیچ گیلاسی ازش خواستگاری کرده باشه .

.•* (¤¯`°•. دختر برفی .•°`¯¤) *•. جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:35 ب.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سهلاممم دوس جووووووووووونم

قربووووووووووونت برممم !

خوبی؟!!!‌ ... من آپممم هااا !

پاشو بیا .. یالا یالا٬ بدو بیا

. . . . . .

خیییییییییلی منتظرتم شمیممم گلممم

روزات برفی

زهرا شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 06:53 ق.ظ http://sookootez.blogsky.com

سلام شمیم جونم! زنده ای!!
آخی من فدات شم!! راستی مگه بنیاد شهید قبول کرد که کشته شده ها شهید محسوب می شن یا نه!؟

مستانه شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:53 ق.ظ http://baadbadak.blogsky.com

خوب ما چه می دونستیم شما شیرازین. اگرم می دونستیم یادمون رفته بود.

پسرک غمگین یکشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ق.ظ http://stonehearts.blogsky.com

سلام آبجی گل من

من 2 تا آپ کردم

منتظر نظر قشنگت هستم....

زودی بیا باشه آبجی ؟

منتظرما...

بای...

کوکو خانوم یکشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:57 ب.ظ http://kokoo.blogsky.com

چه عقاید عجیب غریبی!!!!
دست داداش جان درد نکنه

زریر یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:42 ق.ظ http://saansiz.blogsky.com/

سلام همشهری(بچه ی شیراز را عشق است)
حالا شما که همشهری ما بودین از حال ما با خبر شدین که . . . .
نه نگران نباشین ما از محل حادثه دوریم.
شما که خوبین؟

حالا بالاخره اسم بچه چی شد؟

محمد میرزایی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.mohammadmirzaiee.persianblog.ir

سلام
خوبی
جالب بود
به منم سر بزن

بهار پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:03 ب.ظ

سلام ببخشید شمیم جان یه سوالی داشتم.تو شیراز اتفاقی افتاده؟

محمد سعید تجلی زاده خوب جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:10 ق.ظ

سلام
منتظر نظراتتان هستم. لطفا کمکم کنید.مشکلم را نوشتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد